SöySəl Evi--- خانه شعر تركي

مقاومت شاعري بولود(دكتر فرزانه)

شنبه 20 خرداد 1391
+0 به یه ن
دكتر محمدعلي فرزانه
ترجمه صابر روحبخش
گردآورنده – ج-فارابي


در قرن بيستم يكي و شايد پرفروغترين ستاره آسمان شعر ملي مبارزي آذربايجان بولود قارا چورلو پسر مطلب در سال 1926 در مراغه در يك خانواده كارگري به دنيا آمد پدر مادرش اسم فرزندشان را بولود (ابر) گذاشتند آنها با انتخاب اين اسم شايد نمي‌دانستند اين ابر كوچك روزي ابري پرباران خواهد بود و گلشن شعر آذربايجان را آبياري و پرگل خواهد كرد. در ترسناك‌ترين زمان استبداد رضاخان يعني زماني كه هويت ملي مدني ملت آذربايجان مورد تاخت وتاز و توهين بود بدنيا آمد و پا گرفت. او با اينكه در مدرسه‌اي كه در آن با زبان مادري‌اش نوشتن خواندن و حتي صحبت كردن ممنوع بود از زمان ادراك شروع به گفتن شعر به زبان مادري‌اش كرد. و تا آخر عمر بدون توجه به اين شرايط سخت در راه هويت، زبان، تاريخ و مدنيت خود بدون خستگي فرياد كشيد، و قلم زد بولود در دوران جواني به خاطر شرايط سخت خانواده بدون اتمام متوسطه، براي كمك به خانواده وارد بازار كار شد. در1940 با اشغال ايران توسط متفقين و برچيده شدن موقتي استبداد رضاخان در آذربايجان حركتهاي ملي دمكراتيك به راه افتاد. بولود جوان مثل خيلي‌ها همراه اين حركت شد اولين شعرش در مجلس شاعران در تبريز خوانده شد.


تاريخ‌لر بويونجا ائي بؤيوك وطن
ياغييا دوشمنه اييلمه دين سن
بوگون طبيعت‌دن ايلهام آلديم من
گئچدي سحر واقتي بو سؤز اوركدن
اينسانا روح وئره ن ديلينه آلقيش


در اين سالها حكومت ملي تشكيل شده در آذربايجان در عرض يك سال بسياري از خواسته‌هاي مردم را به جا آورده بود اما آنهائي كه مسائل دنيا را از ديده خود مي‌نگريستند نتوانستند اين موفقيت را تحمل كنند و آذربايجان تازه جان گرفته را فداي افكار استبدادي خود كردند. و اين دولت مردمي نوپا از هم پاشيدند. اما آذربايجان‌سوخته مثل اجاقي گداخته خاموش نشد. شرايط سخت‌زندان و غربت هر چه بيشتر و روز به روز باعث جان گرفتن شعورملي‌سهند شد او در سالهاي1953ـ1951 دو منظومه يكي «آراز» و ديگري «خاطره» را نوشت او در اين منظومه‌ها با درد دل از آرزوهاي بر باد رفته از قحطي خلق و حيات سخت و دولت از دست رفته در آذربايجان و حاكميت ظلم و جور و نتيجه تاريخ شوم دو تكه شدن سرزمين خود و از اينكه اگر يك ملت به زبان خود نخوانده و ننويسد چه بلاهايي بر سرش خواهد آمد سخن گفته است شاعر منظومه آراز را با اين شعر شروع مي‌كند.


من آراز آديلان
چوخ زاماندير تانيشام
ان كيچيك ياشلاريمدان
اونا روانلاميشام
قوجا بابام نه واقتي كن
بوغازيم آغريياردي
آراز كئچميشم دييه
بوغازيمي سيغاردي
سوروشارديم آي بابا
آراز نه دير كئچميسن
نه كيمي شئيدير او كي
سويوندان دا ايچميسن؟
سوالميدن بابامين
ياشلاردي گؤزلري
اؤزونين چيينلرينده
گيزله نه‌ردي كدري
اؤزومه مأيوس مأيوس
باخيب دئمه‌زدي بير سؤز
گؤررديم آنجاق اولوب
اونون توكلري بيز بيز
سونرا دا قارداشيمين
آدين قويدولار آراز
لاكين اؤندا دا منه
آيدينلاشماري بو راز
آنجاق آراز بئشيكده
ياتيب ييرغانان زامان
بؤ سؤزلري دينلرديم
آنامين لايلاسيندان
آراز'ي آييرديلار
قومويلن دويوردولار
من سندن آيريلمازديم
ظولمولن آييرديلار


در سال 1953پس از آزاد شدن سهند و دوستانش از زندان فاجعه كودتاي ضد دمكراتيك با همكاري آمريكا، انگليس و دربار ايران براي سرنگوني دولت مردمي مصدق رخ داد. اين كودتا در ايران و آذربايجان خفقان ملي اجتماعي را چندين برابر افزايش داد و نفسها را در سينه‌ها محبوس كرد در اين سالها سهند مانند شخص عادي با دوست نزديك و صميمي خود فرزانه در تهران زندگي مي‌كند او با راهنمائي دوستش با فوكلور و خصوصاً شاه ادب آذربايجان «ده ده قورقود بويلاري» الفت گرفت و روز به روز اين انس افزايش يافت در اين ماهها شعر معجزه‌اي حيدربابا يا سلام شهريار باز سهند را روحي تازه بخشيد و براي او منبع الهامي شد سهند هم ده ده قورقود بويلاري را شروع به نظم كشيدن كرد، او با ثابت ماندن ماجراها و داستانهاي اين منظومه براي هر داستان يك آغاز و پايان اضافه نمود در اين اضافات شاعر احساسات ملي تاريخي، اجتماعي و فلسفي خود را به قلم مي‌كشيد با كامل شدن اين داستانها و نوشته‌ها در فكر چاپ و گسترش آن برمي‌آيد اما در شرايط سخت آن زمان اين فكررا عملي ساختن آسان نبود و هيچ چاپخانه‌اي براي انتشار يك اثر تركي حاضر نمي‌شد با تلاش زياد يك چاپ خانه به شرط چاپ و انتقال شبانه آن از چاپ خانه موافقت مي‌كند اولين جلد آن با درج نشدن تاريخ چاپ در روي آن به بازار مي‌آيد دوست شاعرش فرزانه در مقدمه اين كتاب چنين مي نويسد «شاعر بزرگ و صاحب سخن اين كار را به بهترين نحو به جاي خود رسانده است با در نظر گرفتن ذوق و احساس خواننده در آن هيجان غم و شادي بديع آفريده و يك اثر اجتماعي عرضه كرده و باوفادار ماندن به ساختار اصلي و اسلوب و خصوصيات سخن در جاي خود استعداد خويش را نشان داده و به درياي بي‌افق ذوق انسان راه يافته است شاعر براي زنده كردن احساسات و معناي جا گرفته در داستانها و همچنين روبرو كردن آنها با مسائل اجتماعي و فلسفي در اول و آخر اثر يك مقدمه و خاتمه آورده است اين اضافات منظومه را بديع و از جهت فكر چندين برابر ارزشمند و خيال را به پرواز مي‌دارد در هر سطر و هر صفحه منظومه عشق شاعر به سرزمين مادري خلق ملت و تاريخ پرافتخار خود ديده مي‌شود.


بو توپراغدا بو دياردا
اسيرلردن اسيرله‌ره
السيزلري تالامايام
تؤپوردؤيون يالامايان
ديللرينه يالان گلمه‌ز
حق يولوندان اوز چئويرمز
ظولمكارا بونيين ايمه‌ز
داليسيني دوشمن گؤرمه‌ز
ديشي اصلان
قوچ ايريلر
قافلان كيمي
يووا سالميش
بو داغلارين يايلاقلارين
جيران قاچار اولاقلارين
تورپاغلاري قاريشيقدير
بابالارين تورپاغيلاي


در اين دفترها آهنگ وموسيقي به كار رفته براي به نظم درآوردن داستانها از يك طرف و وابسته بودن شاعر به هويت ملي و به ملت خود از طرف ديگر شاعر را از همه چيز آشكارتر به عنوان فرياد گر ملت خود ودر سيماي يك عاشق حق جلوه‌گر مي‌كند.


در حالي كه جلد اول داستانهاي «ده ده قورقود» سازمين سوز و آن زمانها نشر وبعدا تجديد چاپ هم شد وحتي در تركيه و باكو چاپ و منتشر گشت، اما جلد دوم آن يعني «ده ده مين كيتابي» تا امروز هم رويي روشنائي نديده شاعر در جلد دوم شش داستان از داستانهاي ده ده قورقود را به نظم كشيده است و در پايان و شروع آنها نيز مقدمه و خاتمه‌اي آورده است و خصوصا در پايان اثر در خاتمه آورده شده آن سخن‌پردازي خود را به نحو احسن به نمايش گذاشته است.


بعد از كودتاي 1953 بسياري از عمر خود را بالاجبار در تهران سپري كرد فقط به نظم كشيدن داستان‌هاي حماسي ده ده قور قود كفايت نكرد بلكه اين سالها پر مؤثرترين سالهاي زندگي او شد در اين سالهاي سخت از يك سو جوابهاي دندان‌شكن كساني كه زبان او را ناديده مي‌گرفتند و بر تاريخ ملي و هويت او به چشم حقارت مي‌نگريستند و از سوي ديگر به عنوان يك مناديي انسانيت وحقيقت از ويتنام گرفته تا اسپانيا و كوبا از مبارزات مردم در آن سرزمينها حمايت مي‌كرد و آنها را مي‌ستود و به آنهايي اين آزادي‌خواهي مردم را به خون و خاك مي‌كشيدند بيزاري مي‌جست. او در شعر «بير مزار بويدا يئر سوراغيندا» (در پي زميني به اندازه يك گور) آنهائي كه ملت و ارزشهاي ملي او را زير سئوال مي‌بردند در مقابل آنها مي‌ايستد و مقابله با آنها را چنين به تصوير مي‌كشد:


اوخودوم ديرچلديم آياغا قالخديم
شيشمك اولوب چاخديم
ولكانا دؤندوم
بولود تك كيشنه ديم سئل اولوب آخديم
كؤكسو داغ دالغالي اومانا دؤندوم
وارليغيمي دانانا قلبزنلره
يامان ياخالاشديم يامان ووروشديم
يالان پالانلارين تاپشيرديم يئله
حاقسيزليغا قارشي يامان ووروشديم
اوره‌ك سؤزلريمي حاق سؤزلريمي
قايا كيمي دوشمن كؤكسينه ووردوم
قصبكارا جومورد بابالار كيمي
گاه قان قوسدوربان گاه قان اوتوردوم
اليمدن زينهارا زارا گلنله
كؤپك كوشگوتيلر ايت بيراخديلار
حاق سوزيمه جاواب وئرمه ينلر
قدره قوللانيب غمه تاخديلار
گوجوم گوجلرينه چاتانماديقدا
هر طرفدن مني دوره له ييبلر سونگونو بؤيريمه سانجيب آديما
وطنسيز دئديلر نه‌لر دئديلر
يئنه ‌ده داغلار كيمي دوردوم دايانديم
نه چكينديم نه ده چاشديم
محكمه‌لريني ايلنجه سانديم
دنيز كيمي جوشدوم كوكره‌ديم داشديم
آياغي كوندلي قوللاري باغلي
سسيمي اوجالتديم آچديم ديليمي
اوره‌يي قوربالي سينه‌سي داغلي
دئديم هر درديمي هر نيسگيليمي
چوخ ياخشي بيليرسيز فيريلداقچي‌لار
من نه وطنسيزم نه ده گؤبه لك
دوغما ديياريم وار بؤيوك ائليم وار
منيمدير هم كئچميش هم ده گله جك


شعر «طالعيمه باخ منيم» (در مورد هويت ملي) خيلي پرمعنا و پربار است سهند در اين شعر يك انسان محروم ازحق ملي و محروم از زبان مادري را چنين به تصوير مي‌كشد:


طالعيمه سن باخ
دوشونجه‌لريم ياساق
كئچميشيم‌دن سؤز آچماغيم ياساق
آتا بابامي آدين چئكمه‌ييم ياساق
آنامدان آد آپارماغيم ياساق
بابا ديياريم ايسه
پيتراق پيتراق بيليرسن
دوغولاندا بئله
اؤزوم بيلمييه بيلمييه
دانيشماغيم دا ياساق ايشيم ياساق


و اين چنين از سال 70ـ1960 سهند در شعر مبارزي آذربايجان جنوبي براي خود جائي ويژه پيدا مي‌كند در اين سالها با رفت و آمد پروفسور رستم علي‌اف به ايران زمينه منتشر اشعار در آذربايجان شمالي توسط ايشان فراهم مي‌شود بارزترين بخش ديوان سهند جائي است كه سهند به شاعران و اديبان شمال آذربايجان شمالي نامه نوشته است او اولين، دومين و سومين اشعار ارمغان خود رابه واسطه رستم به آن طرف مي‌فرستد و از آنجا در جاي خود جواب براي نامه‌هايش مي‌گيرد دوستي، برادري و در چشمهاي اين منظومه يعني در نامه‌ها، آرزوها خواسته‌ها حسرتها و ناله از هجران به روشني ديده مي‌شود در بين نامه‌هاي اين منظومه سهند نامه‌اي به شهريار كه هميشه احترام او را نگه مي‌داشت مي‌نويسد و يا به گفته خود در خانه شهريار را مي‌زند. شهريار به نامه سهند با مجموعه معروف «سهند» جواب مي‌دهد اين دو نامه نه تنها دو شاعر را به هم نزديك مي‌كند بلكه بر روحشان بلندا بخشيده، در نوشته‌هاي سهند عرفان كاملاً جان مي‌گيرد، افتخار و غرور شهريار به ارث كلاسيكمان بيشتر مي‌شود و نگاه او به خويشتن افزوني مي‌يابد شاعر در ارمغان سوم ملاقات با رستم علي‌اف و درد دل با او را چنين به تصوير مي‌كشد:


داغيوي گؤرمه‌ييم رستم قارداش
غريبه داديم آدوردون
دوغما وطنيم ده دوغما ائليمده
مني غريب گؤروب حاليمي
بير عؤمور درديمي گيزلي ساخلاديم
اودلانديم آلوووم اوزومي ياخدي
اودوما سوسه‌په‌ن اولمادي بيرجه
گؤزلريمين ياشي ايچيمه آختي
حكيم سيز قايقي سيز داوا درمانسيز
سيمله‌دي سومي‌يه ايشلدي يارام
اوزومه باغلاندي بوتونقاپيلار
اوزوم‌دن ال اوزدوم كسيلدي چارام
چوخلار باشيم اوسته گلدي سوروشدو
لاكين احوالاتيمي سوران اولمادي
درديمي يانيغمي سوران چوخ اولدي
آنجاق يانيخماري گؤزي دولمادي
نه بيليم لازيم مولاحيظه‌لر
يالنيز قورخوردمادي سني
قارداشيم
ائلين امه‌يي حالالين اولسون


و بختيار وهاب زاده در شعر«سهنده مكتوب» چنين به سهند جواب مي نويسد:


قارداش عيني دردي قارداشلاريلا
اؤ آجي فرياد لار شيرين نفس‌لر
منيم ده كؤلومون آهي ناله‌سي
قارداشيم تبربزدن گلن بو سسلر
باكي نين سسي دير باكي نين سسي
دئييرسن ياري يا بؤلوننلري
درديني دونيادا بير بيلمه ين يوخ
بيزده بولوشموشوق آنجاق بودردي
اوجا كورسولردن بير سؤيله‌ين يوخ
ييخلار گريدن اتيلي ئين
تكاني ياراداق اؤزوموز گره‌ك
يئنه‌ده اولارين (همن خاك) اگر
بييز اؤز ايچيميزدن ايته لنمه‌سك
خيردا تپه‌لري سئللر اوياندا
اسه‌ر بو حمله‌يه داغلاردا زاغ زاغ
بيز اؤز اؤز در ديميزه آغلاماياندا
بيزيم يئريميزه كيم آغليياجاق؟
گوناهكار توتماياخ بوردا هئچ كيمي
آيريلديق بيز غونچه غونچه
چوخ واقت اؤزوميزي به يه نمه ميشديك
بيز دئديك فيلان كسه گره‌ك اوخشاياك
ياندي اؤز باغريميز فيلكير چشمه ميز
اؤزگه باغلاريني سووارديق آنجاق
سالديق اؤزوموزي اؤزوموز گؤزدن
كؤليله اويناديق ال چكيب كؤزدن
كؤلگه‌لر نور آلدي شفقيميزدن
گونش بيزيم اولدو سحر اؤزگه‌نين
هله تانيمايير دويمايير بيزي
اؤز شهريم منيم اؤز كنديم منيم
كيمسه‌دن اومماياق طالعيميز
اؤزوموزدن اومماق سهنديم منيم...


بؤلوم : بولود قاراچورلوAZ-TR
یازار : ائشيلداق


بلاگا گؤره



    شعر توركي- خانه شعر توركي-شاعران و اديبان تورك-بيوگرافي شاعران تورك-زندگي نامه شاعران تورك-سويسل-
    شعر تركي-خانه شعر تركي-شاعران و اديبان ترك-بيوگرافي شاعران ترك-زندگي نامه شاعران ترك-

بؤلوم لر

سون یازیلار

باغلانتی لار

یولداش لار

آرشیو

ایمکان لار

سایغاج